بچه ها چگونه رفتار ها را یاد میگیرند
1-بصورت تصادفی :
بچه ها از اغاز اصلا ترس را نمی شناسند و وقتی به صورت تصادفی با آن آشنا می شوند ، دیگر از آن به بعد واکنش ترس از خود نشان می دهند . مثل مادری که تا سوسک را می بیند جیغ میزند . بعد از آن فرزندش با دیدن سوسک و یا حیوان دیگری جیغ می زند و واکنش ترس را از خود نشان می دهد.
و یا اینکه بصورت تصادفی موردی را تجربه می کند
مثلا با دستش لیوان داغ را بلند می کند و سوختن دست را تجربه می کند .
یعنی بچه ها در زندگی با مواردی آشنا می شوند که پیامد آن مورد ، دوست داشتنی است و یا ناخوشایند و از آن به بعد واکنش های مرتبط از خود بروز می دهد
اگر آن تجربه خوشایند باشد آن رفتار را تکرار می کند و اگر ناخوشایند باشد ، دیگر خود را در معرض آن قرار نمی دهد ؛ خیلی از چیز ها را اینگونه یاد گرفته ایم .
2- یادگیری از راه دیدن :
بیشترین یادگیری ها از طریق دیدن است و فرزندان بیشترین مشاهده را از رفتار های پدر و مادر خود دارند .
بی دلیل نیست که می گویند کودکان آینه رفتار پدر و مادر خود هستند .
یادگیری که از طریق دیدن صورت می گیرد ، تاثیرات بسیار درونی دارد . یادگیری از طریق مشاهده کردن و بخصوص در صورت تکرار آن ، آنچنان موثر است که هیچ آموزش مستقیمی به گرد پای آن نخواهد رسید.
چرا ما پدران و مادران اصرار داریم که به فرزندانمان دستور بدهیم ، آیا بهتر نیست که در عمل آن کار مورد نظر را انجام بدهیم ؟
همه آرزو دارن که فرزندشان درس خوان و اهل مطالعه باشد ولی وقتی که خودشان اهل مطالعه نیستند و فرزندشان مشاهده نکرده است که والدینش درحال مطالعه کتاب و یا مجله و یا روزنامه خواندن است ؛ چطور می توانند یادبگیرند که آنان با مطالعه آگاه می شوند ؟
تابلو هایی که در یک خانه نصب شده و فرزندتان هر روز آنها را می بیند ، یاد می گیرد که چه چیزی در زندگی اولویت دارد .
وقتی که در خانه ها ، انواع تجملات از کریستال ها و جواهرات و ... گرفته تا پرده های رنگارنگ وجود دارد ، ولی هیچ کتابخانه یا نمادی که نشان فرهنگ باشد وجود ندارد ، چطور می توانیم انتظار داشته باشیم که فرزندمان خودش آگاه باشد و مسیر دیگری را به جز مسیر پدر و مادر انتخاب کند .
زیبایی عکس هنر پیشه ها ، خوانندگان ، فوتبالیستها و غیره ... را با چه زیبایی دیگری میتوانند تفسیر کنند ؟
پدر و مادری که مرتب با گوشی های مدل بالای خود ، وقت صرف می کنند و بعد می گویند که داریم کار های مهم خود را انجام می دهیم ، آیا فرزندشان می پذیرد ؟
چرا فرزندان از این مشاهدات مستقیم ما یاد نگیرند و بجای آن توصیه و نصیحتهای تکراری را بشنوند ؟
3- یادگیری مشروط :
در این روش ، با ایجاد یک رفتار به شکل ساده و بصورت تصادفی ، در طول زمان خیلی کوتاه ، محرکی به فرزندان وارد شود و به دنبال آن پاداشی بگیرد که آن رفتار مرتب تکرار شود .
و یا برعکس آن ، رفتاری اتفاق بیفتد که بلافاصله بعد از آن رفتار محرک ناخوشایندی به فرزند وارد شود که باعث کم شدن و یا تمام شدن آن رفتار شود .
یادگیری مشروط به واکنشهای رفتاری قوت می بخشد .
حالا این رفتار هم می تواند رفتار صحیح باشد و یا رفتار اشتباه.
در سنین کم این رفتار های واکنشی که خود فرزندتان انتخاب میکند اگر به نتیجه برسد آن را تکرار می کند ؛ مثلا با گریه کردن یا با پای کوبی به چیزی که دلش می خواهد برسد آن را تکرار می کند
و اگر در این حالت بزرگتر ها کاری می کنند که او به هدفش برسد از این به بعد ، وی همان رفتار را برای رسیدن به مقاصدش تکرار خواهد کرد .
و یا اگر مثلا فرزندتان ، با لحاظ کردن مدیریت زمان تکالیفش را درست و در زمان مناسب بنویسد و بعد از آن فرصت برای دیدن یک کارتن پیدا کند به این ترتیب شرطی می شود و می داند که بعد از این مدیریت زمان حتما به نتایج مطلوبی مثل کارتن دیدن و بازی کردن و مهمانی رفتن و .... می رسد .