من بعد از قریب به 40 سال معلمی کردن و در فرایند بزرگ کردن سه فرزند به این نتیجه رسیده ام که اکثر مشکلات و مسائل فرزندان به رفتار اشتباه پدر ، مادر، معلم و ... مربوط می شود.
باید فرصت بدهیم که افراد قدم به قدم، بدون ایجاد استرس و اضطراب،تغییر کنند. و گرنه به طور قطع بدانید که نه تنها آن رفتار تغییر به سمت مثبت نخواهد داشت بلکه در جهت منفی حرکت خواهد کرد.یعنی لجبازی شروع می شود.
مشقت را بنویس. نمی نویسم
جیغ نزن. می زنم
بخور.نمی خورم.
بخواب. نمی خوابم.
با روش اشتباه بزرگترها، بچه ها به صورت کاملا آگاهانه، کار مثبت را انجام نمی دهند. همیشه اعتقاد داشته و دارم که زور بچه ها از پدر و مادر و مدرسه بیشتر است.پس باید دقت زیاد کرد که آنها را مجبور به استفاده از زورشان نکنیم.
اصلا چه می خواهیم!!!
اول باید بپذیریم که بچه ها را ما بزرگ کرده ایم مسئول تربیت ناصحیح آنها هستیم.پس از خودمان باید شروع کنیم. پس اول ، اشتباهات خود را به یاد می آوریم و روش درست را بنویسیم.
مثال: من نباید بچه ام را با بچه دیگری مقایسه کنم.
فقط باید توانایی های خودش را با خودش مقایسه کنم.
وقتی او ناراحت است علت آن را بفهمم.
نباید او را کتک بزنم.باید به او احترام بگذارم.
باید هر روز وقت صرف کنم و با او بازی کنم.
باید و باید صبر و حوصله داشته باشیم.
دوم اینکه، حالا می خواهیم فرزندمان چگونه باشد؟
اعتماد به نفس خوبی داشته باشد.
حرف زشت نزند.
دروغ نگوید.
دزدی نکند.
داد نزند.
احترام بگذارد
مسئولیت پذیر باشد.
به موقع بخوابد.
مسواک بزند.
به موقع حمام برود.
حرف گوش کن ، باشد.
تنبلی نکند.
مهربان و با گذشت باشد.
بزگترها و الی ماشاء الله، آرزوی خوب، برای فرزند خود دارند. پس برای اینکه به آرزویشان برسند باید انتظارات خود را اولویت بندی کنند و با صبر و حوصله یکی یکی روی موارد مورد نیاز، کار کنند و اگر هر گونه شتابزدگی به خرج دهند نه تنها به خواسته ی تربیتی خود نمی رسند بلکه به مرور فرسنگها با انتظارات، فاصله خواهند گرفت.
تعداد مشاهده
(735)
نظرات
(0)