دستور دادن و امر و نهی کردن بر خواسته از ضعف بزرگترها است، نه از سر اقتدار به معنای خرد برتر.
پدر ، مادر ، معلم یا هر کسی که از مکانیزم باید و نباید های اضافه و یا بکن و نکن های زیاد استفاده کنند دقیقا به فرزند و یا شاگرد اثبات می کنند که ضعیف هستند. و این رفتار دقیقا برخواسته از ضعف است.
به جز موارد استثنایی که اسمش هم روی آن است و گفته می شود ( استثناء ) هیچکس نباید دستور بدهد، فرقی نمی کند هر انسانی در هر مقامی( زن،شوهر،فرزند، خواهر و برادر...)نباید دستور بدهد، مخصوصا پدر و مادر به فرزند خود، بلکه باید از او خواهش کرد تا او هم مجبور شود مودبانه صحبت کند.در واقع مودب بودن را از پدر و مادر یاد می گیرد. وقتی پدر و مادر بدون دستور دادن در کلامشان اقتدار باشد، فرزندشان حتما آن را بدون مقاومت انجام خواهد داد. در واقع به گونه ای، دستور را با خواهش کردن محکم و مشخص داده ایم.
![](/Repositary/RadEditor/SentImages/1399-1400/مقالات/ddddssss.jpg)
بطور مثال: اگرفرزندتان کار زشتی را انجام داد به جای دعوا و کتک زدن می توانیم محکم ولی صمیمانه به او بگویید که چون تو را خیلی دوست دارم دیگر اجازه انجام این کار را به تو نخواهم داد.
![](/Repositary/RadEditor/SentImages/1399-1400/مقالات/57602778.jpg)
اگر فرزندتان هنوز کوچک است و با لجبازی کار زشت ادامه می دهد حتما با جدیت و صمیمیت به او بگویید که مثلا بخاطر این کارت، امروز تلویزیون نخواهی دید. و هر چه قدر تلاش کرد که این محروم شدن را برطرف کند، شما راضی نشوید.
و یا اینکه باید شب را زود بخوابی چون خواب دیر هنگام برای سلامتی ضرر دارد.اگر کودکی مقاومت کند و پیروز هم بشود در آینده که به دوران نوجوانی و یا جوانی رسید، آن وقت می خواهد شبها دیر به خانه بیاید. و آنجاست که کار تربیت بسیار سخت خواهد شد.و دیگر بحث اقتدار و جدیت اثر کمتری خواهد داشت.
تعداد مشاهده
(721)
نظرات
(0)